حس ها ...

ساخت وبلاگ
ما آدما اونقدر شلوغ شدیم اونقدر پر از فریاد که همش دیرمونه همیش عجله داریم همش درگیر زمانیم که یادمون میره یوقتایی میشه ایستاد یه لحظه ایستاد مکث کرد شاید این مکث بتونه تفاوت بین ما با بقیه باشه امروز رفتم یه رستوران رستوران مشهوری بود خیلی شلوغ یه دختر تو قسمت گرفتن سفارش نشسته بود جلوش یه کوچه آدم که به صورت نیم دایره جمع شده بودن و داشتن سفارش هاشون رو داد میزدن دختره هم کلافه تند و تند سفارش هارو ثبت میکرد من از شلوغی ها همیشه فراری ام ترجیح میدم چیزی حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 48 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

این چند روز رو داشتم به آرامش فکر میکردم خیلی از روزا آدمایی رو میبینم که بی جهت پر از تنش هستن کنارشون نمیشه حس آرامش گرفت ولی بعضی آدما هستن انگاری ارامش محضن وقتی کنارشونی اون آرامش و اطمینان رو میشه حس کرد جلوتر از اونا آدمایی ان که انگار اطمینان بزررگ هم تو درونشون دیده میشه که انگار به یه منبع بزرگ از آرامش و اطمینان وصلن این خودش باعث میشه اصلا جنسشون از بقیه فرق کنه و این فرق از حتی چند صدمتری و حتی پشت تلفن و حتی میون کلییی آدم هم حس میشه امروز که حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 51 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

امشب تو راه برگشت یه دختر دیدم که کنار خیابون ایستاده و منتظر ماشینه انگار معمولا اینکارو نمیکنم ولی حس بدی نداشتم و دلم سوخت از اینکه کنار خیابون این موقع شب بایسته ایستادم عقب نشست و سلام کرد گفتم من فقط تا ... میرم گفت منم همونجا میرم راه افتادم تو حال خودم بودم برا اینکه حس بدی نداشته باشه آینه ی ماشین رو کلا دادم بالا که راحت باشه کولر رو هم دادم سمتش صدای رادیو هم خیلی کم بود تماما سکوت بود تا رسیدم ایستادم و گفتم بفرمایید پول گرفت سمتم و گفتم لازم حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 43 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

یوقتایی باید اجازه داد آدما احساس باهوشی کنن احساس کنن میتونن کنترلت کنن اجازه بده با یه احساس آزادی بی نهایت بدون حتی یه جاهایی طوری که فکر میکنن دارن هدایتت میکنن پیش برو باب میلشون اجازه بده احساس کنن ... آدما اگه بدونن از اصرار دلشون خبر دارید یجایی می ایستن توقف میکنن ول میکنن نه چون تغییر کردن چون فهمیدن که دارن دیده میشن یه زمان هایی ... اجازه بدید آدما احساس کنن نمیدونید چی تو دلشون میگذره هیچی نمیدونید هیچی یه آدم ساده . حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 54 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

تو اوج روزمرگی ها تو لا به لای روزهایی که به شب تبدیل میشن و فرداش ... زیر کلی روز دیگه زیر لایه های سنگین و عمیق زمان مدفون میشن آدم هایی که تو این روز ها میان و میرن لای تار و پود همین روزها برای همیشه گم میشن ولی شاید ازشون یه تلنگر برامون به ارث بذارن که یادمون میاره چقدر کم وقت داریم برای دوست داشتن برای نگاه کردن ناز کردن یوقتایی شاید جواب هزارتا سوال تو یه حال قایم میشه تو اوج شلوغی تو اوج روزمرگی ها و بوق و لایک ها توی ته ته درونت یجایی که هیچی حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 56 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

یروزایی باید بجنگی بدون در نظر گرفتن خیلی چیزا یروزایی هم باید بیخیال بشی و فقط ادامه بدی شاید اصلا مهم نیست که چه اتفاقی قراره بیفته شاید فقط یه محک خوب برا فهمیدنه برا یاد گرفتن برا تجربه کردن وقتی یه چیز جدید یاد میگیری نه نگران اتفاقایی که افتاده ای نه حالت گرفتست بابت کارایی که کردی چیزایی که گفتی یوقتایی هیجانات میزنه بالا احساسات دلتنگی ها ولی مهم اینه که از خودت نترسی از خواستن چیزی که واقعا میخوای از رو به رو شدن با من واقعیت حتی اگه یه هرزه باشه حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 49 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

یروزایی پشت ویترین می ایستی و به آدمایی نگاه میکنی که هول هول توی شلوغی ها می دون اگه ازشون بپرسی چرا فکر نکنم حتی بدونن زبان بدن و حالاتشون که اینو میگه دنبال چی میدون؟ برا چی میدون؟ توی این بازار های شلوغ توهم میلولن و دنبال چی ان؟ آدما انگار با خوردن یه زنگ دیلینگگگ عید داره میاد با هول میدون دنبال یه کارایی که همه انجام میدن بدون اینکه با خودشون بگن واقعا اینکارو دوست دارم؟ واقعا دوست دارم انجامش بدم؟ شرطی شدن انگار هر زنگی هر آلارمی یه عکس العمل مشخص حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 50 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

امروز یکی از بچه ها که مدت هاست تهرانه پیام داد یهو مهران؟ صدا زدناش رو دوس دارم کلا یه صدا زدن هایی حس خوبی میده یه پیام دیگه داد بریم کافه؟ براش نوشتم مراجع دارم نوشت میدونم پایین تو ماشینم منتظر میمونم با لبخندی که سعی میکردم جمعش کنم بقیه ی کارو جمع کردم و بستم بحثو امشب باید یه جای دیگه میرفتم ولی ... بیخیال باید و نباید های دنیا . کی اهمیت میده معمولا از اینکه یکی برام برنامه بریزه خوشم نمیاد و اجازه نمیدم ولی یوقتایی هم بی برنامگی قشنگی خودشو داره حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 55 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34

این ساعت ها (حدود چهار تا پنج صبح ) که میرم تو حیاط قدم میزنم هربار یه چیزی خیلی خودشو نشون میده و دلبری میکنه امشب این بود یه مجموعه گل سفید با برگ های خیلی ریز سعی کردم ازش عکس بگیرم ولی ... نمیشه انگار زیباییش رو قطرات بارون رو روی خودش و برگ هاش کنار هم بودن و مجموعه بودن و یکی بودنشون به تصویر کشید این ساعتا انگار همه چیز یه شکل دیگست .......................... چقدر همه میفهمن چقدر همه عمیق هستن چقدر همه مطالعه دارن چقدر قاطع و حق به جانب مطمئن هستن حس ها ......
ما را در سایت حس ها ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran23 بازدید : 56 تاريخ : جمعه 2 دی 1401 ساعت: 19:34